سفر  های  سه میم

سه میم مخفف سید محمد مرتضی ملکی است. من متولد ۷۹  در استان کرمانه هستم .عاشق  گویندگی و کامپیوترم. داشتم به زندگی کاملا عادی توی زاهدان داخل دانشگاه سیستان و بلوچستان در رشته کسب و کار کوچک(sba) ادامه میدادم مشغول به تحصیل بودم که جهان رو به رو شد با ویروس منحوس کرونا.

یکم من را بهتر ببین

خب این آدم گمراهی که بالا می بینید بنده هستم. داشتم میگفتم کرونا امد ما خونه نشین شدیم. توی اون بازه همه فاز “وارن بافت” برداشته بودن همه بورس باز شده بودن خب منم کمی علاقه نشون دادم و رفتم سراغ مباحث بورسی. جذاب بود تقریبا خیلی خوب هم مباحث مقدماتی و پیشرفته بورس کار کردم ولی دیدم من اصلا حال نمیکنم رفتم سراغ عشق کودکی کامپیوتر.

سه میم هکر میشود

خب واقعا هر بار اسم هکر بودن به گوشم  میخورد من از خود بی خود میشدم  یک هیجان مضاعفی در من ایجاد میشد. متاسفانه یا خوشبختانه تلگرام، به بازار سیاه شباهت داره آدم میتونه همه چیز رو از شیر مرغ تا جون آدمی زاد پیدا کنه. راه من باز شد توی کانال های سیاه تلگرام (البته طلایی بگم بهتره) جایی که میتونستی انواع اقسام پکیج های آموزشی پولی رایگان پیدا کنی. میدونم کار درستی نیست و نخواهد بود ولی گفتم وقتی اسم هکر شدن میاد من هیجان زده میشم…. خب من شروع کردم به دانلود پیکجای آموزش هکر شدن و وقتی شروع به نگاه کردنشون کردم فهمیدم هکر بودن هم زیاد کار خفنی نیست یعنی هست خیلی هم هست ولی تصورات من خیلی فراتر از چیزی بود که من انتطار داشتم.در واقع هکر بودن نیاز داره که شما چندین علم کامپیوتر و شبکه خیلی خوب بلد باشین.

وررود سه میم به دنیای شبکه

دوره های نتورک پلاس و در ادامه دوره سیسکو سویچ و روتینگ پشت سر گذاشتم و درک خیلی خوبی از علم شبکه پیدا کردم. روزا کارم این شده بود هرچی درباره این علم وجود داره بخونم و بدون دریغ هر چیزی که یاد میگیرفتم سریع از بر میکردم.

ورود سه میم به دنیای گنو/لینوکس

سریال مستر ربات که می دیدم پیش خودم میگفتم این سیستم عاملش چرا ویندوز نیست این چیه استفاده میکنه چقدر باحاله هیجان انگیزه. بعدش فهمیدم باید یک سیستم عامل به نام لینوکس باید بلد باشم البته قبلا ابونتو یک بار نصب کرده بودم رو لپ تابم احدبوقم ولی واقعاااا خیلی سخت بود باهاش کار کردن سریع پاکش کردم. خب من یک ویرچوال ماشین نصب کردم روی اون مثل همه تازه کارا کالی لینوکس نصب کردم شروع کردم به یادگیری لینوکس  lpic 1 . تقریبا هر کسی توی این حوصه باشه جادی خیلی خوب میشناسه . واقعا باید بگم دمت گرم خدا خیرت بده. جادی میرمیرانی قعطا توی راهنمایی کردن و آموزش های  رایگانش لطف بزرگی به بچه های ایران زمین کرده. خب من با لینوکس کاملا آشنا شدم حتی یک مدرک  lpic2 از موسسه ارژنگ گرفتم شاید در آینده به دردم خورد خدا داند.

سه میم هک می کند

خب هرکسی توی دنیای امنیت باشه میدونه اولین قدم دوره هک چیزی نیست جز CEH. من چندین تا دوره هکر اخلاقی دیدم  ولی لازم به ذکر است که این دوره تقریبا و عملا بهت هکر شدن یاد  نمیده صرفا شمارو آشنا میکنه با مسایل امنیت در واقع یک دریچه ای برای هکر شدن است. ولی من دست بردار نبودم که، پس خودم شروع کردم به خوندن کتاب های امنیت به خصوص sans که واقعا کمک بزرگی به من کرد. همینجور داشتم با ابزار های تست و نفوذ بازی میکردم  و  یکی دوتا سرور زدم و سایت دیفیس کردم و  که ناگهان به خودم امدم دیدم اقا این کارا تا یک زمانی هیجان داره من ۲۰ سالمه باید کسب و درآمد کنم. کم کم حضور من از دنیای هکر بودن کم شد من به دنبال یادگرفتن علم های دیگه بودم چیزی که بشه باهاش کسب درآمد کرد.

سه میم طراح سایت می شود

بله درست فهمیدید من وارد حوضه ی طراحی سایت شدم شروع کردم به یاد گرفتم front end . زیاد کار سختی نبود یعنی اصلا کار سختی نبود ولی خیلی وقت تلف کردم اینجوری بگم بهتره من فراخ شدم و زمان زیادی الکی هدر دادم. شروع کردم به یاد گرفتن وردپرس و اولین سایت خودمو با قالب دیوی از صفر تا صدشو طراحی کردم انشالله در آینده قالب مخصوص خودمو از صفر کد زنی می کنم. نمیدونم چه آینده ایی در انتظارم هست ولی برنامه هایی دارم که مطمعنم جواب خواهد داد. ممنون تا اینجا خوندی این سرگذشت یک سال تنهایی و  در خانه ماندن من است راستی راه های ارتباط با من اگر سوالی انتقادی حرفی چیزی اصلا هرچی  کلیک کن 🙂

ادامه سیر من بعد از ۹ ماه

خب من یعنی مرتضی ملکی بعد از ۹ ماه برگشتم تا سفر خودمو در دنیای اینرنت گزارش کنم . در ادامه مسیر طراحی سایت بودم که بی انگیزه شدم و کلا کاری به دنیای طراحی و کد و گیگ و هک نداشتم کم کم افسرده شدم ولی خب زمان زیادی گذشت تا به خودم برگردم. اتفاقی در دیوار اگهی های مربوط به استخدام برنامه نویس در کرمان به چشمم خورد پیش خودم گفتم بهتره از این حالت دربیام برم سرکار. اگهی مربوط به یک شرکت تولید چرم و برچسب پوششی برای گوشی ها یا کلا گجتا است اسم شرکت ماهوت بود. با من تماس گرفتن گفتن اقای ملکی عزیز بلند شو بیا ببینم چیکاره هستی .وقتی وارد شرکت شدم خیلی تعجب کردم فضای بسیار زیاااد  زیبا و مجللی بود و واقعا برگ های من ریخت اقای فتح نژاد عزیز مدیر شرکت  به من لطف زیادی داشتن خیلی از بنده خوششون امد( البته تعریفی نیستما ولی خب کارم درسته 🙂 ) گفتن بیا یک هقته مراحل تولید کار مارو نگاه کن بیا قسمت بک اند ما کار کن.

UIPATH

باورتون نشه من باید با یک برنامه به اسم همین uipath شروع میکردم به برنامه نویسی برای ساخت ربات ولی کلا برای ‌rpa (Robotic process automation)  این برنامه به زبان ویژال بیسیک از رده خارج شده ماکروسافت بود خلاصه یک مدت اموزشش دیدم  یادگرفتم قرار شد من یک  برنامه بنویسم که هفتگی یک اس ام اس ارسال بشه برای هریک از بچه های شرکت که بیا میز اشپز خونه نوبت توعه تمیزش کنی برنامه فانی بود یک روزه تونستم بنویسمش. یک دفعه کرونا شیوع کرد در داخل شرکت همه درگیر شدن. تقریبا  دوهفته گذشت من برگشتم که به خواست خودم از شرکت ماهوت که حدود دوماه نیم اونجا بودم امد بیرون.  سایت ماهوت میزارم کاراشون واقعا خوبه.

ساختمان پدر کرمان

دوباره مسیر من خورد به اگهی های دیوار یک دفعه دیدم شرکت آواپراز کریمان داره  نیرو جذب میکنه خلاصه راهی ساختمان پدر شدم اینطوری بگم رفتم اونجا موندگار شدم بخش فرانت و  بخش بک اند خودمو در زبان برنامه نویسی php و فریم ورک عجیب و  غریب yii2 پیشترفت دادم الان حدود ۴ ماهی میشه اینجا کاراموز هستم.

خروج از ساختمان پدر

خب اره من تقریبا از بهمن ۱۴۰۰ امدم از شرکت اوا پرداز بیرون و به دنبال کاری رفتم که بتونم سختی بکشم اما واقعیتش پول خوبی دربیارم پس من وارد حوزه ارزهای دیجیتال شدم.لازم به ذکر بنده به طور فنی و دقیق تکولوژی بلاک چین قبلا مورد بررسی و تحقیق قرار داد بودم اما ایندفعه  یک فلش بک زدم و برگشتم به دوران اولیه کرونا و دوباره شروع به یادگیری فرایند معامله کردی ( ترید) کردم.

تو این مسیر که تا به الان امدم انواع و اقسام روش تحلیل های مختلف اموزش دیدم مثل  تکنیکال کلایسک ( به درد عمش میخوره) تکنیکال پرایس اکشن (خیلی خوبه ) و سبک پرایس اکشن البروکس به خوبی فرا گرفتم و الان به سمت یاد گرفتن غول اخر که من میدونم یعنی  rtm (readthemarket) که یک سبک معاملاتی پرایس اکشن که بر اساس عرضه و تقاضا پیش میره.

امااااا نکته اینجاست که من همیشه عاشق تکنولوژِی و کامپیوتر بودم و خب فراموشون نمیکنم تا اخر عمرم. و دارم خودم در شاخه های مختلفی پرورش میدم به جرات می تونم بگم که عاشق وب مستری شدم.تقریبا در حوضه های سئو و دیجیتال مارکتینگ و امنیت و سرعت وب و نگهداری از سرور و … هر انچه مربوط وب مسترشدن هست را دارم به خوبی یاد گرفتم و خواهم گرفت و  به نحو احسنت استفاده میکنم.

دوست دارم وقتی دوباره میام اینجا از سرگذشت خودم می نویسم این چیز هایی که میگم به خوبی یادگرفته باشم. (rtm  ,  nodejs  , solidity, , mql5  , یک روبات ترید با پایتون) امروز هم مصادف با ۱ خرداد ۱۴۰۱

کمی عمیق تر

خب من امروز ۲۲ مرداد ۱۴۰۱ و فردا تولدمه و از اخرین باری اینجا امدم یک ماه ۲۰ روز میگذره و به خودم قول داده بودم وقتی برگشتم یک سریا چیز هارو یادگرفته باشم. اما وقتی عمیق تو یک کار میشی متوجه میشیم که اصلا اون کارو بلد نیستیم. یعنی هرچقدر بیشتر یادبگیری انگار کمتر میدونی؟ مسیری که واقعا انتخاب کردم دوست و دیگه اصلا این شاخه به اون شاخه نمیشم. یعنی کسی که درک خوبی از بازار مالی داره و دوست داره با برنامه نویسی تلفیقش کنه اره یک تریدر برنامه نویس جذابه 🙂 اما سخت و دشوار.

داشتم میگفتم که برم یک سبک از معامله به نام rtm یادبگیرم اما دیدم یک اشتباه بزرگه ؟ یعنی اگر یک سبک را یادگرفتیم فقط  باید عمیق ترش کنیم. بزارین رو راست باشم اینقدر حاشیه نرم . من دوره های متفاوت فارسی زیادی نگاه کردم برای ترید کردن خب نمیگم بد بودن یا خوب ,  منو تا یک سطحی رسوندن که بتونم یک پوزیشن معاملاتی خوب بگیرم اما هیچ وقت عمیق نشدم چون دوره ها دوره های عمیقی نیستن و بهم ثابت شد اگر میخوام زنده بمونم باید درک تجربی و به خصوص اکادمیکی از مفهوم بازار داشته باشم.

برنامه MimCal

رفتم برای عمیق تر شدن شروع کردم دوره اصلی البروکس از ابتدا نگاه کنم . قسمت اول به رفتم تماشا و نکته برداری کردن که در این حین  دوهفته فاصله افتاد چون یک کرم در جان افتاده ( برای فرار از ندیدن واقعیتش 😐  ) شروع کردم یک برنامه مدیریت سرمایه در مورد تعیین کردن حد ضرر در بازار کریپتو و حجم ورودی در فارکس . واقعیتش این اتفاق افتاد که من طی یک روز اسکریپت کامل نوشتم. با خودم گفتم که چقدر قشنگ میشه اگه من یک رابط گرافیکی (GUI) براش بنوسیم.

 برنامه رو با پایتون نوشتم بودمو رفتم دنبال یک کتابخونه برای GUI. طی تحقیقات زیاد دیدم کتابخونه tkinter زمان یادگیری خیلی کمی میخواد.

در طی ۲ روز هم یادگرفتم و هم نوشتم برنامرو خیلی خوشحال بودم واقعا چون باحال شده بود. اما یک نکته ایی داشت واقعا رابط گرافیکی زشتی داشت مثل برنامه های ده هشتاد شده بود.  یک شب در میان تخت خواب بودم ک ناگهان در یوتیوب دیدم یک کتاب خونه هست که میتونم طراحی خیلی مدرن داشته باشم و از فردای اون روز شروع کردم دوباره به نوشتن برنامه با یک ظاهر جذاب و اپشن های مختلف.

در کل سرتون به درد نیارم پرداختم به تولید محتوا داخل سایت و آپارات و گذاشتن کد روی گیت این کارها . در اخر دسته و پنجه نرم کردن با مشکلات امنیتی انتی ویروس ویندوز( دیفندر ) که همش این برنامرو به عنوان ویروس میشناخت من بالاخره تونستم با کدگزاری کدم حلش کنم. راستی لینک ماشین حساب میم (Mimcal) گذاشتم.

 فردا چون تولدم هم هست امیدوارم توی ۲۳ سالگیم اتفاق های عمیق تری برام بیوفته. دوست دارم وقتی اینجا برگشتم البروکس تموم کرده باشم و  یک ربات تریدر هم نوشته باشم راستی دیگه سمت (rtm, solidity,nodejs) نمیرم باید عمیق شد تا بتونم یک تریدر خوبی باشم. البته یک برنامه نویس تریدر 🙂